سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و چون از صفین باز مى‏گشت ، به گورستان برون کوفه نگریست و فرمود : ] اى آرمیدگان خانه‏هاى هراسناک ، و محلتهاى تهى و گورهاى تاریک ، و اى غنودگان در خاک اى بى کسان ، اى تنها خفتگان اى وحشت زدگان شما پیش از ما رفتید و ما بى شماییم و به شما رسندگان . امّا خانه‏ها ، در آنها آرمیدند ، امّا زنان ، به زنى‏شان گزیدند . امّا مالها ، بخش گردیدند . خبر ما جز این نیست ، خبرى که نزد شماست چیست ؟ [ سپس به یاران خود نگریست و فرمود : ] اگر آنان را رخصت مى‏دادند که سخن گویند شما را خبر مى‏دادند که بهترین توشه‏ها پرهیزگارى است . [نهج البلاغه]
دخترک
 
یه مشت خیال

هر گز نشد بیای پیشم  بگیری دست های منو

بدونی من عاشقتم گوش کنی حرف های منو

تو بی وفا بودی ولی اونکه برات میمرد منم

تازنده ام دوست دارم اینه کلام آخرم

من که نتونستم تو رو یه لحظه تنها بذارم

توسردی خاطره های بگم که دوست ندارم

دلم میخاد همین یه بار اشکامو پنهون نکنم

باور کنی تورو میخام غربتو زندونی کنم

بیا م به شهر خاطرات غرق بشم توی نگات

دیونه وار فدات بشم بمیرم من واسه چشات

اما هنوز حوصله مو میره ودست من جداست

ترانه سکوت من تو بغض آخرم رهاست

کاش که می شد فقط یه بار بیای بگی دوست دارم

تو چشم من نگاه کنی بگی که عاشقت منم 

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط اوا 89/12/26:: 9:10 عصر     |     () نظر